برف بازی شیطونکای مامان
سلامممممممممممممممممم بعد از چند ماه ما دوباره اومدیممممممممممممممم
دلمون تنگ شده بوددددددددددددددددد اومدیم از برف خوشگل زمستون خاطره
بنویسیم.
نازنین 4ساله که بود برف را دیده ولی نیلوفر امسال اولین برف زمستونی و ادم برفی رو میبینه
مبارکه نیلو چی من.نازنین مثل همه ی بچه ها دلش میخواست تو این چند روز برفی تعطیل بشه و برف بازی کنه که به ارزوش رسید و مدرسه بی مدرسه نیلوفر چون برف وادم
برفی ندیده بودهمش می گفت ازش می ترسمولی وقتی صبح از پشت پنجره برفارو دید
همش می گفت چقدخوشگله ظهر که اومدن خونه باباجون نازی
نیلو ومن(خاله لیلا) رفتیم برف بازی یخورده دوتایی برف بازی کردن و بعد یه ادم بفی کوشولو
درست کردیم.توحیاط خونشونم یه عالمه با خاله زهره برف بازی کردن وادم
برفی ساختن وفیلم وعکس گرفتن
دیروز دوباره من و نازی رفتیم برف بازی .نیلو خونه خودشون بود ونیومده بود .دوتایی برفارو
میریختیم تو اسمون طرف خورشیدو فکر میکردیم ا ینجوری رنگین کمون درست میشه
بعدم ادم برفیمونو که خراب شده بود از اول ساختیمش جای نیلوی ناناز ما خیلی خالی بود
.این بود خاطرات برف زمستانی شیطونکا